تک نگاره ها

آنچه در ذهن می اید

تک نگاره ها

آنچه در ذهن می اید

کنار من که قدم میزنی...

کنار من که قدم می‌زنی هوا خوب است

پر از پریدنم و جای زخم‌ها خوب است

برای حک شدن عشق در خیابان‌ها

به جا گذاشتن چند رد پا خوب است

قدم بزن پُرم از حس «درکنار تویی»

قدم بزن پُرم از حس اینکه «ما» خوب است

نخند حرف دلم را نمی‌شود بزنم

خیال می‌کنم این‌جور جمله‌ها خوب است

بگیر دست مرا بشکن‌ام بپیچان‌ام

دو تکه‌ام کن و آتش بزن، بلا خوب است

به هر کجا که مرا می‌بری نمی‌گویم

کجا بد است کجا دور یا کجا خوب است

به من بگو تو، بگو هی، به من بگو صالح

نگو: «تو» بی‌ادبی می‌شود «شما» خوب است!


شعر از صالح سجادی

نظرات 2 + ارسال نظر
ستایش شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:29 ب.ظ

:)
ای جانم...
چقدر قشنگ بود

زهرا سه‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:25 ق.ظ http://farzadhasani.blogfa.com

سلام.امشب فرزاد حسنی این شعر را خواند.
ممنون از شما دوستی که این شعر را در وبلاگ گذاشتی.ما هم با همین شعر پست هستیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد