حالا دیگر مرحله ای جدید از زندگیش اغاز شده. مرحله ای که برای همه ما یا اتفاق افتاده ویا در اینده خواهد افتاد. حالا اوست ونیمه گمشده اش که بعد از سالها پیدایش کرده. امشب شب خوبی بود. عروسی خواهرم بود. نجمه، خواهری که هر گز ندیده ام اورا اما از هزار خواهر نداشته به من نزدیکتر بود وهست...
آرزوی خوبختی وخوشحالی در هر زمان وهر مکان برای نجمه وعلیرضای عزیز....
مبارک باشه. تبریک می گم و من هم آرزوی خوشبختی دارم براشون.
مبارکا باشه :)
انشالله خوشبخت بشن