تک نگاره ها

آنچه در ذهن می اید

تک نگاره ها

آنچه در ذهن می اید

نود . دادکان و هفتادوپنج درصد...

امروز، وقتی از شش شهر و استان مختلف کشور پیامک مشابهی به دستم رسید در مورد شرکت در نظر سنجی رنامه نود ، به اولین چیزی که فکر کردم طرح این ایده بود. طرح هوشمندانه ای که بی هزینه و در جهت افزایش روحیه سبزها بود. پاسخ هفتاد وپنج درصدی ( که اعتقاد دارم بیشتر هم بوده که در اواخر برناه سه چهار درصدش را دستی کم کردند) به گزینه انتخابی سبز ها یک پیروزی بزرگ است والبته پیروزی بزرگتر صحبتهای دکتر دادکان . دادکان نام خاتمی را برد ، البته با افتخار. نامی از احمدی نژاد نبرد د علی آبادی را یک جاه طلب معرفی کرد. شب خوبی بود... امیدوارم بیشتر این شبها را درپیش داشت باشیم...

یادگار

دلا دیدی که خورشید از شب سرد
چو آتش سر ز خاکستر بر آورد
زمین و آسمان، گلرنگ و گلگون
جهان دشت شقایق گشت ازین خون
نگر تا این شب خونین سحر کرد
چه خنجرها که از دل‌ها گذر کرد
ز هر خونِ دلی، سروی قد افراشت
به هر سروی، تذروی نغمه برداشت
صدای خون در آواز تذرو است
دلا این یادگار خون سرو است

so bad

حالم خوب نیست. نگاه که میکنم،‌هر چند صبح نزدیک باشد ،‌اما سکوت بیشمار انسانهایی که چشمانشان را ی بندند و گوشهایشان را میگیرند آزارم می دهد. آزارم می دهد سکوت خدا. این که دیدن برایش عین آب خوردن است و عمل کردن انگار... ناممکن.

نمیدانم چه بگویم. چه بگویم . حالم خوب نیست...

کربلا تهران

مگر کربلا چه بود؟ مگر امام حسین چه میخواست؟

تهران چه خبر است؟ چه کسانی چه کسانی را می زنند؟ چه فکر می کنند. چه فکر می کنند؟ نیروی ضد شورش مگر ز فرزندان همین مردم نیستند. نیستند؟؟ هستند. هار شده ایم. هار

حق

خنده ام میگیرد. برای چه کسی گریه می کنید؟ زیر علم چه کسانی سینه می زنید؟ کسی که بر ظلم قیام کرد و شجاعانه جنگید . کسی که سکوت نکرد. شایسته عزاداری است؟ یا شایسته تکریم وتجلیل و تفسیر؟ عزا برای کسی است که چاره ای نداشت و بیچاره مرد.

این روزها همه نقب می زنند به زمان امام حسین . اینطرفی ها و آن طرفی ها. به زودی معلوم می شود حق با کدامیک است... به زودی زود...

چه باید کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

وقتی همه میخواهند از تو استفاده کنند ، دورت بزنند ، و کار خودشان را پیش ببرند.

چه باید کرد؟ هان؟ از هیچ کس نمیپرسم. از خدا می پرسم که این روزها به زبان مودبانه سکوت کرده است...

آیت الله منتظری در گذشت

                                                                                                  

 

اولین چیزهایی که از ایت الله منتظری به خاطر می آورم نقل قول برادر بزرگم بود. اینکه در یک شب تمام دیوار های مدرسه شان از عکسها و شعار نوشته های ایت الله منتظری پاک شد و دیگر حرفی از او به میان نیامد. به میان نیامد تا سالها بعد که شناختیم که بود وچه کرد. که رهبری یک کشور را واگذاشت و حق را گفت.

علی می گوید : حق را بگویید حتی اگر به ضرر شما باشد. او چه خوب آن را معنی کرد. نمیدانم چه بگویم. تنها احساسی که دارم این است. وظیفه همه آنها که در را حق وحقیقت گام بر میدارند وامکانش را دارند این است که در مراسم تشییع آن مرحوم در قم شرکت کنند. این می تواند بزرگترین تشییع والبته راهپیمایی و اعلام وجود مردم ایران سبز باشد. سبز وسیاه در هم آمیخته شده.

یاد حرفهای برادرم می افتم. عکسها را یک شبه پاک کردند ، اما یاد وخاطره اینچنین بزرگمردی هرگزپاک شدنی نیست...

 

                                                    

سقوط

۱- وقتی تقلب تبدیل شود به امری عادی واجتناب ناپذیر، نتیجه این می شود که رئیس فدراسیون وزنه برداری استعفا می دهد  و به جایش مقصر درجه اول دوپینگ های وزنه برداران یعنی حسین رضازاده کاندیدای ریاست می شود. این یعنی تقلب نهادینه شده است و نهایت تقلب را هم که همه میدانند. سقوط...

2- ابهت فیلمهای تاریخی در بازیگران وداستان ولباسهای هنرپیشگانش نیست. ابهت در حضور پرشمار وگاهی بیشمار سیاهی لشکر هاست. این سیاهی لشکر ها هستند که پشتوانه تولید یک فیلم وارزش واقعی آن را نشان میدهند.

وقتی سیاه لشکر ها کم تعداد شوند و هر چه هم که حقوق را بالا ببری کسی حاضر نباشد در فیلمت بازی کند نتیجه اش معلوم است. عدم فروش و در نهایت... سقوط

بوی سبز ترین محرم سال می آید

آفرود

امروز جای دوستان خالی ، برنامه تفریحی پرباری داشتیم. اول صبح با دوستان رفتیم آبگرم. برنامه بعدی کله پاچه بود که بنا به دلایلی به حلیم تغییر پیدا کرد. برنامه بعدی هم جنگل پیمایی وعکاسی طبیعت در پاییز بود که آن هم بنا به دلایلی به آفرود* تغییر پیدا کرد. اولین بار بود که آفرود رو تجربه میکردم. تجربه هیجان انگیز وجالبی بود. خوش گذشت. کمی هم عکس گرفتم که چند تایش را خیلی دوست داشتم...

* آفرود ماشین سواری در جاده های سخت جنگلی وکوهستانی هست. که توسط ماشینهای تقویت شده انجام میشه... 

پ . ن. امروز خوش گذشت. ولی ته تهش یه چیزی ، یه جایی ، یه غمی هست... به قول شاعر

" یه قهوه که هر چی شکر بریزی

بازم همون تلخی ناب و داره...

دلالی جواب نمیدهد برادر جان

وقتی هوشنگ امیر احمدی ( دلال رابطه ایران با آمریکا ) از مناسبات دو کشور مایوس ونا امید است معنایش این است که ما ، مردم اریان ، باید بسیار بسیار امیدوار باشیم...

پ ن. ستایش جان امید در بقچه پیچیده نشده ،‌در طبق گذاشته شده است وتعارفت می کنند. شانزده آذر هم رسید...

be alone for ever

کس نخارد پشت من

جز ناخن انگشت من...