تک نگاره ها

آنچه در ذهن می اید

تک نگاره ها

آنچه در ذهن می اید

امید

بعد از یک ده روز بسیار سخت ، جمعه این هفته روز بسیار خوبی را به همراه بعضی دوستان گذراندم. سفری کوتاه ویکروزه به نقطه زیبایی از گیلان که روحیه ام را از این رو به آن رو کرد. خوشبختانه همانطور که فکر میکردم با گذشت زمان ارامش برقرار شده است. این زمان چه موهبتی است که خداوند در اختیار ما آدمیان قرار داده. که با آمدن ورفتنش همه چیز را فراموش میکنیم و خاطره ها یکی پس از دیگری کهنه وکهنه تر می شوند...


شاید راهی جدید در پیش باشد...

التماس دعا جدا

وقتی حالتان خوب نیست ومدام اتفاقهای پی در پی که همیشه و همیشه برایتان مسخره ومزخرف به نظر می رسیدند ومی رسند حالتان را بد تر می کنند چه میتوان کرد؟ وقتی یک طرف کسی است که به حرمتش نمیتوان چیز خاصی گفت اما متاسفانه خود، هر چه میخواهد به هر که میخواهد میگوید... وقتی اصل قضیه فراموش شده است و بحث های فوق العاده بی ارزش ومسخره خوراک هرروزه ات میشود. وقتی...

وقتی حالتان خوب نیست ونیاز به یک تنهایی وسیع با یک حجم وسیع زمانی ومکانی دارید.

وقتی حالتان خوب نیست وکسی نیست که سرش را برروی پاهایش بگذارید وهق هق گریه کنید. وقتی حالتان خوب نیست و کسانی میخواهند به شما کمک کنند اما نمیتوانند و جز حرف های کلیشه ای وگاه شوخی های بیمزه که برای عوض شدن روحیه میگویند، چیزی تحویلتان نمی دهند

وقتی حالتان خوب نیست وآرزو میکردید ایکاش هیچوقت در این محیط این همه سال باقی نمی ماندید که مجبور باشید این فضا را تحمل کنید.

وقتی حالتان خوب نیست  ...

حالم خوب نیست. دعایمان کنید......... لطفا...

چرا متحول شدن یک انسن اینقدر در فیلمها آسان صورت می گیرد اما در دنیای واقعی از دسترس به دور است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

دلم تنهایی میخواهد. باید بروم. بروم.بروم...  می روم

آنچه البته به جایی نرسد فریاد است........

بحث بر سر این نیست که چ چیزی از من بردند و چقدر ضرر کردم. بحث بر سر داستانهای بعد از دزدی است. رسما در حال روانی شدم هستم .رسما. حالم خوب نیست. بیست روز دیگر هم امتحانهایم شروع میشوند.

من چه گناهی مرتکب شده ام که هشت سال است هی دارم تاوانش را میدهم. این چه عذابی است که باید مدام و به فاصله هر چند ماه یکبار بر من نازل شود.................

خدا................................................................................................

چه می شود گفت

از بخت یاری ماست که آنچه را که دوست میداریم یا از دست می رود یا به دست نمی آید...


وقتی چیزهای زیادی برای دوست داشتن در دنیا نداشته باشی وهمان معدود چیزها را هم از دست بدهی...

دیشب دزد به خانه مان آمد ومارفته بودیم عروسی. دوربینمان را با خودش برد + وسایل دیگر...

دوربینمان را دزد با خودش برد... دوستش داشتم خیلی.................................

افتادن از آن طرف بام؟ انشالله

حالا که دوستان رو آورده اند به عقب نشینی نمی شود کمی بیشتر عقب عقب بیایند تا از این سر بام بیفتند پایین و خلاص... ؟

اعدام می شویم اما به جای اینکه بترسیم شجاع تر می شویم...

شاید همان چیزی که ریشه در دل دارد همواره چاره کار باشد. گاهی میخواهی همه آن چه را که هست دور بزنی و افسوس که خود را دور زده ای و از همان چیزی که ریشه در دل دارد بسیار دورتر شده ای. گاهی برخلاف آنچه که اعتقاد داری درست است قدم میگذاری شاید نتیجه اش به آنجا بیانجامد که اعتقاد داری درست باید باشد...

برای رسیدن به خدا هزار راه نرفته هست... امتحان باید کرد...

چرا یک خبر خوش یک روز هم دوام نمی آورد

هیچوقت همه چیز همان طوری نیست که می خواهیم. حتی اگر یکروز از صبح تا شب در لذت شنیدن خبرهای خوش گذشته باشد  ، شب ، خبر بد تو را غافلگیر میکند.


صبح نامه ای به دستمان رسید که به زودی داروخانه شبانه روزی در آن شهری که من شاغلم تاسیس میشود . واین برای من یعنی یک خبر خوش. یعنی که دیگر مجبور نیستم دوشب در میان تا ساعت یازده شب در داروخانه بمانم و تا به خانه بیایم ساعت دوازده شب باشد ... یعنی دیگر لازم نیست هر دو جمعه درمیان کله سحر از خواب بلند شوم و شال وکلاه کنم وبروم داروخانه. یعنی دیگر لازم نیست بیست و یکم رمضان وتاسوعا وعاشورا وعید فطر را در داروخانه بگذرانم . اینبار میتوانم برنامه هایم را خوردم زمان بندی کنم نه اینکه هر لحظه نگاهم به تقویم بشد که آیا کشیک هستم یانه...

دو کار اقتصادی را شروع کرده ام. یکی محدود و تقریبا مطمئن جهت سوددهی ودیگری کمی گسترده تر والبته دارای ریسک اقتصادی. به هردو امیدوارم . تا خدا چه خواهد.

نتیجه آزمایشات جدید را گرفته ام. فرق چندانی با آزمایش قبلی نداشته. به زودی باید بروم ژیش یک فوق تخصص خون . تا مطمئن شوم که چه مرگم است. اشتباه کردم که بحث بیماری را در خانه مطرح کردم. هم نگران شده اند وهم دیگر مادرم رهایم نمیکند. مهستی خدابیامرز راست میگفت: محبت زیادی خودش یه جور عذابه...


چند روز است که برای فتوبلاگ طرحی ریخته ام وفرصت نمیکنم اجرایش کنم. امکان دانلود آهنگ یا ترانه خاصی به هنگام تماشای عکس خاص. سعی میکنم فردا شب اینکار را عملی کنم.

یک طرح برای فروش عکسها هم دارم که البته می افتد برای تابستان...



وسیع باش وسر به زیر و سخت... آنچه بوده ام همینگونه بوده است . باید سعی کنم بیشتر وسیع باشم... خیلی بیشتر

ترس یا انفجار یا زلزله...

چند وقتی است که دولت مستقر زمزمه زلزله را ساز کرده است. در لوای ان مردم  را به خروج از تهران تشویق می کند و ترس را در دل مردم تهران میکارد.

اما داستان چیست؟ آیا زلزله قابل پیش بینی است و ایا کاهش جمعیت تهران ربطی به وقوع زلزله دارد؟

به گمانم دو تحلیل بیشتر نمیتوان ارائه کرد.

1- ترس از حضور پرشمار مردم تهران در روزهای حساس سال در خیابانها ویا مراکز مهم تهران

2- آمادگی برای یک زلزله مصنوعی

آری یک زلزله مصنوعی که ممکن است با یک آزمایش مثلا اتمی همراه باشد. انفجار عظیمی که شاید خرابیهایی هم به بار آورد اما اذهان را به سمت زلزله رهنمون سازد. یکنوع سوگیری تایید که پس زلزله که میگفتند حقیقت داشت.

هر کدام از تحلیلها که درست باشند ناشی از اشتباهی است که دولت وحکومت در محاسباتشان داشته اند.

آینده بسیار زودتر و البته برخلاف آنچه که دولتی ها می اندیشند در حال تغییر به نفع ملت است...

ایست...


این هم داستان جدید وشاید دنباله دار:

گوشت قرمز ، آجیل ، فست فود ، نمک ، سس، تخم مرغ و... ممنوع. 

بعضی چیزها پنهان هستند و خوشحالی که نمیدانی. وقتی عیان می شوند نگرانت می کنند ...

مردسال

تنها دورور مانده به پایان رای گیری اینترنتی برای معرفی شخصیت سال مجله تایم. بهتر است در یک بسیج همگانی میرحسین موسوی را نفر اول کنیم تا انتخاب جدی تری برای سردبیران مجله تایم باشد. همت کنیم... از اینجا میتوانید رای دهید. اول نمره را تا صد برسانید وبعد رای دهید.

قرقیزستان و جنبش سبز ، یک قیاس مع الفارق

آنچه این روزها در قرقیزستان می گذرد گاهی باعث حسرت هواداران جنبش سبز شده و گاهی ابراز پشیمانی از اینکه چرا دست به خشونت بیشتری نزدند ومواردی مشابه اینها. ذکر چند نکته ضروری می رسد.

قرقیزستان کشوری فقیر وکوچک است. اقتصاد و رفاه نسبی مردم حرف اول را در میزان رضایتمندی قرقیزها از دولت مستقر می زند. این تظاهرات و خشونتها هیچگاه به دلیل آزادی های سیاسی واجتماعی یا رسیدن به یک دموکراسی واقعی صورت نگرفته.

نکته مهمتر این است که هنوز دو روز از آغاز سقوط دولت نگذشته که دم روسیه در پشت ماجرا پیدا شده است. پوتین از دولت جدید حمایت کرده و دولت قبلی را به باد انتقاد گرفته است.

پر واضح است که این اقدامات بی پشتوانه روسیه صورت نگرفته و بنابراین نمیتوان این تظاهرات را جنبش وقیام مستقل مردم آن کشور علیه دولت مستقر قلمداد کرد.

بنا بر آنچه گفته شد تفاوتهایی محسوس میان آنچه در ماههای اخیر در ایران رخ داد وآنچه در چند روز گذشته در قرقیزستان اتفاق افتاد وجود دارد و مقایسه این دو رخداد کاری اشتتباه وبه دور از واقع نگری است.

آنچه که پیش روی جنبش سبز قرار دارد وباید بر آن تاکید شود درگیر نمودن اقشاری مانند کارگران ومعلمان ، دانش آموزان و کارمندان با مطالبات واقعی این صنوف  است. ضمن اینکه نباید فراموش کرد که بیست ودوم و بیست وپنجم خرداد نزدیک است...