-
باز هم انتظار... آخر می کشد مارا
چهارشنبه 26 اسفندماه سال 1388 00:37
ما وارث یک جان وتن سوخته ایم خاکستری از یک چمن سوخته ایم این تهمت زندگی است بر ما زده است ما اش نخورده دهن سوخته ایم
-
من کی هستم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یکشنبه 23 اسفندماه سال 1388 23:36
۱- دکتر( برادرم) زنگ میزند به من ومیگوید در مورد یکی دیگر از برادران. با سومی حرف میزنم و راهناییش می کنم. مشکل تا حدود زیادی حل میشود. 2- دکتر قصد سفر به خارج از کشور را دارد با شریک تجاری اش. شب به خانه ما می آید و کل داستان شراکتش را با جزیات مینویسد و بعد میگوید اگر اتفاقی افتاد وبرنگشتیم تو مسئول انحصار وراثت...
-
عادت میکنیم...
جمعه 21 اسفندماه سال 1388 10:22
۱- خب ، نشد. میگوید روحیاتمان به هم نمیخورد. درست عکس آن چیزی که در ظاهر به نظر می رسید جواب رسید... خوشبختانه پای معرف در میان بود ، نه عشق وعاشقی... ۲- عادت کرده ام به موفق نبودن. به بن بست رسیدن ودوباره از نو شروع کردن. به اینکه کسی نمیفهمد که چه میگویی. عادت کرده ام که هر چه بیشتر تلاش کنم کمتر نصیبم شود. عادت...
-
دعا بهترین کمک است...
دوشنبه 17 اسفندماه سال 1388 21:47
1- برادر یکی از دوستان دچار سرطان شده وتحت شیمی درمانی قرار گرفته. خیلی خیلی التماس دعا... برای اراده ای قوی و صبر وتحملی طولانی جهت استقامت در برابر این بیماری... 2- مقدمات آماده اند اما نتیجه؟؟ شاید همیشه مقدمات منجر به نتایج نشوند . درست است؟؟؟
-
سبز وسبزه وگل
جمعه 14 اسفندماه سال 1388 23:19
۱-امروز بعد از چندین سال که همیشه به مادرم توصیه میکردم که اگر اینطور گل را در حیاط خانه بگاری بهتر است واینها خودم دست به کار شدم و گل خریدم و به کمک یک کارگر یک باغچه جدید در خانه درست کردم. مخلوطی از شب بو و پامچال. باغچه بسیار زیبایی شد که همه خوششان آمد. پدرم طعنه می زد که نکنه امسال خبریه؟؟؟ 2- اصولا از...
-
سبز وسفید وقرمز
چهارشنبه 12 اسفندماه سال 1388 13:52
باز هم رنگ پرچم ایران دچتر تغییر شد. پرچمی که فارغ از اینکه در میانش چه باشد همیشه جایگاه سه رنگ سبز وسفید وسرخ بوده. حالا اما سبز را گاه به آبی تبدیل مییکنند وگاه هاله ای از رنگ سیاه رویش می پاشند... صدای هیچ کسی هم در نمی اید... عکس را اینجا میتوانید ببینید
-
بدبین؟؟
شنبه 8 اسفندماه سال 1388 23:25
گاهی باید بدبین بود. به همه چیز. آرزوی روزهای خوش را نداشت تا اگر روز خوشی اتفاق افتاد حسابی ذوق مرگ بشویم و دست افشان وپای کوبان بر خوش شانسی خود دورود بفرستیم... خوش بین که باشیم همه چیز عادی می شود... بدبین می شویم...
-
تولد... یک سال پیر تر شدم
جمعه 7 اسفندماه سال 1388 13:45
این یکی دو روزی که گذشت روزهای خوبی بودند. امروز هفتم اسفند ، تولدم بود. از دو سه روز پیش دوستان یادم کردند. اول از همه ستایش بود که تبریک گفت. بعد مسئول فنی داروخانه مان برایم جشن داروخانه ای گرفت وکیکی وشمعی ، خانواده هم که به جای خود ، نجمه هم که مثل همیشه شرمنده کرد. فکر کنم کادو هم فرستاه البته تا الان رو نکرد...
-
انتظار
دوشنبه 3 اسفندماه سال 1388 01:24
اصولا تایم استاندارد در انتظار ماندن چند روز است؟ ... منتظریم...
-
مشورت
سهشنبه 27 بهمنماه سال 1388 23:25
نیاز به مشورت با یکی دونفر دارم. هیچکدامشان وقت ندارند و البته هوای من را... همیشه یک کار مهمتر هست...
-
سکوت
دوشنبه 26 بهمنماه سال 1388 01:12
آخرین سنگر سکوته ، حق ما گرفتنی نیست آسمونشم بگیرین ، این پرنده مردنی نیست آخرین سنگر سکوته ، خیلی حرفا گفتنی نیست ای برادرهای خونین، این برادری تنی نیست
-
ضعف ها رخ می نمایند وجنبش پوست می اندازد...
جمعه 23 بهمنماه سال 1388 00:13
شب قبل از بیست ودوم بهمن که سایت بالاترین را میخواندم، می دانستم که سبز ها در روز موعود کاری از پیش نخواهند برد. ادعای اینکه " ما بیشماریم" ، سقوط همین فرداست و " امشب شب پیروزی است " و شعار هایی از این دست در شرایط فعلی تنها از سوی ساده اندیشان و نوجوانان بر می آید. این درست است که جنبش سبز رهبر...
-
یزد
پنجشنبه 15 بهمنماه سال 1388 21:30
وقتی پیشنهاد شد که برای شرکت در جشن سده و نیز بازدید از شهر یزد به آن شهر سفر کنم ، منتظر اعلام برنامه امتحان هایم شدم ووقتی دیدم مشکلی نیست به هراه یکی دیگر از دوستان ثبت نام کردیم. در روز آخر یکی دیگر از دوستان نزدیک هم به جمع ما شهرستانی ها اضافه شد وچهار نفری به سمت تهران حرکت کردیم. شب سوار قطار شدیم وصبح خیلی...
-
مقاله به جای متن
سهشنبه 6 بهمنماه سال 1388 13:41
قصد داشتم در مرود گفته های کروبی در مورد به رسمیت شناختن احمدی نژاد چیزی بنویسم.اما با خواندن مقاله زیبای مسعود بهنود بهتر دیدم شما را به آن حوالت دهم که سخن از زبان من گفته است دقیقا... اینجا بخوانیدش
-
همه مسافریم...
چهارشنبه 30 دیماه سال 1388 22:59
یکسال گذشت. به همین راحتی. به همین زودی. زود آری ، اما راحت نه، چه کسی می تواند ادعا کند که جای او خالی نیست؟ وقتی در تمام این یکسال تمام دوستان فقط یکبار دور هم جمع شده اند. فقط یکبار بدون او همت کرده ایم وبا هم بوده ایم. زحمت زیادی کشیدیم نه؟ جایش خالی است که ما را جمع کند، بخنداند ، از غصه ها وقصه ها رهاییمان بخشد...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 25 دیماه سال 1388 00:51
میخوام یکبار دیگه زور خودمو بزنم. ببینم میشه اینبار کاری کرد یا نه. نباید به همین راحتی تسلیم شد. مگه نه؟
-
مانع
چهارشنبه 23 دیماه سال 1388 23:49
هر کسی میخواد ماهی خودش رو بگیره وبره... کاری به این ندارن که قلابت گیر کرده به مانع کف دریا...
-
دلتنگی ها...
پنجشنبه 17 دیماه سال 1388 21:14
دلتنگی های آدمی را باد ، ترانه ای می خواند رویاهایش را آسمان پرستاره نادیده می گیرد وهردانه برفی به اشکی نریخته می ماند...
-
نود . دادکان و هفتادوپنج درصد...
سهشنبه 15 دیماه سال 1388 01:44
امروز، وقتی از شش شهر و استان مختلف کشور پیامک مشابهی به دستم رسید در مورد شرکت در نظر سنجی رنامه نود ، به اولین چیزی که فکر کردم طرح این ایده بود. طرح هوشمندانه ای که بی هزینه و در جهت افزایش روحیه سبزها بود. پاسخ هفتاد وپنج درصدی ( که اعتقاد دارم بیشتر هم بوده که در اواخر برناه سه چهار درصدش را دستی کم کردند) به...
-
یادگار
سهشنبه 8 دیماه سال 1388 00:48
دلا دیدی که خورشید از شب سرد چو آتش سر ز خاکستر بر آورد زمین و آسمان، گلرنگ و گلگون جهان دشت شقایق گشت ازین خون نگر تا این شب خونین سحر کرد چه خنجرها که از دلها گذر کرد ز هر خونِ دلی، سروی قد افراشت به هر سروی، تذروی نغمه برداشت صدای خون در آواز تذرو است دلا این یادگار خون سرو است
-
so bad
یکشنبه 6 دیماه سال 1388 20:57
حالم خوب نیست. نگاه که میکنم،هر چند صبح نزدیک باشد ،اما سکوت بیشمار انسانهایی که چشمانشان را ی بندند و گوشهایشان را میگیرند آزارم می دهد. آزارم می دهد سکوت خدا. این که دیدن برایش عین آب خوردن است و عمل کردن انگار... ناممکن. نمیدانم چه بگویم. چه بگویم . حالم خوب نیست...
-
کربلا تهران
یکشنبه 6 دیماه سال 1388 12:16
مگر کربلا چه بود؟ مگر امام حسین چه میخواست؟ تهران چه خبر است؟ چه کسانی چه کسانی را می زنند؟ چه فکر می کنند. چه فکر می کنند؟ نیروی ضد شورش مگر ز فرزندان همین مردم نیستند. نیستند؟؟ هستند. هار شده ایم. هار
-
حق
شنبه 5 دیماه سال 1388 23:00
خنده ام میگیرد. برای چه کسی گریه می کنید؟ زیر علم چه کسانی سینه می زنید؟ کسی که بر ظلم قیام کرد و شجاعانه جنگید . کسی که سکوت نکرد. شایسته عزاداری است؟ یا شایسته تکریم وتجلیل و تفسیر؟ عزا برای کسی است که چاره ای نداشت و بیچاره مرد. این روزها همه نقب می زنند به زمان امام حسین . اینطرفی ها و آن طرفی ها. به زودی معلوم می...
-
چه باید کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جمعه 4 دیماه سال 1388 00:20
وقتی همه میخواهند از تو استفاده کنند ، دورت بزنند ، و کار خودشان را پیش ببرند. چه باید کرد؟ هان؟ از هیچ کس نمیپرسم. از خدا می پرسم که این روزها به زبان مودبانه سکوت کرده است...
-
آیت الله منتظری در گذشت
یکشنبه 29 آذرماه سال 1388 13:43
اولین چیزهایی که از ایت الله منتظری به خاطر می آورم نقل قول برادر بزرگم بود. اینکه در یک شب تمام دیوار های مدرسه شان از عکسها و شعار نوشته های ایت الله منتظری پاک شد و دیگر حرفی از او به میان نیامد. به میان نیامد تا سالها بعد که شناختیم که بود وچه کرد. که رهبری یک کشور را واگذاشت و حق را گفت. علی می گوید : حق را...
-
سقوط
جمعه 27 آذرماه سال 1388 19:37
۱- وقتی تقلب تبدیل شود به امری عادی واجتناب ناپذیر، نتیجه این می شود که رئیس فدراسیون وزنه برداری استعفا می دهد و به جایش مقصر درجه اول دوپینگ های وزنه برداران یعنی حسین رضازاده کاندیدای ریاست می شود. این یعنی تقلب نهادینه شده است و نهایت تقلب را هم که همه میدانند. سقوط... 2- ابهت فیلمهای تاریخی در بازیگران وداستان...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 25 آذرماه سال 1388 00:09
بوی سبز ترین محرم سال می آید
-
آفرود
جمعه 20 آذرماه سال 1388 21:47
امروز جای دوستان خالی ، برنامه تفریحی پرباری داشتیم. اول صبح با دوستان رفتیم آبگرم. برنامه بعدی کله پاچه بود که بنا به دلایلی به حلیم تغییر پیدا کرد. برنامه بعدی هم جنگل پیمایی وعکاسی طبیعت در پاییز بود که آن هم بنا به دلایلی به آفرود* تغییر پیدا کرد. اولین بار بود که آفرود رو تجربه میکردم. تجربه هیجان انگیز وجالبی...
-
دلالی جواب نمیدهد برادر جان
یکشنبه 15 آذرماه سال 1388 18:56
وقتی هوشنگ امیر احمدی ( دلال رابطه ایران با آمریکا ) از مناسبات دو کشور مایوس ونا امید است معنایش این است که ما ، مردم اریان ، باید بسیار بسیار امیدوار باشیم... پ ن . ستایش جان امید در بقچه پیچیده نشده ،در طبق گذاشته شده است وتعارفت می کنند. شانزده آذر هم رسید...
-
be alone for ever
پنجشنبه 12 آذرماه سال 1388 00:39
کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من...